یکی از تصمیماتی که مدیران واحدهای اقتصادی برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران انجام میدهند، تصمیمات مربوط به تامین مالی است. این نوع تصمیمگیریها مربوط به ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و ترکیب آن است. به منظور اندازهگیری رفتار تامین مالی از نسبت اهرم مالی استفاده میشود که برابر است با کل بدهیهای شرکت تقسیم بر کل داراییهای شرکت.
چرخه تولید و توسعه و پیشرفت شرکتهای سهامی به وسیله منابع مالی مناسب به حرکت درمیآید. برای اجرا و تکمیل پروژههای صنعتی باید سرمایه مناسب تهیه و تدارک دیده شود و همین امر باعث اهمیت مقوله روش تامین مالی میشود.
از جمله مهمترین روشهای تامین مالی، وامهای بلندمدت بانکی و انتشار سهام عادی است. با توجه به اینکه برای تامین مالی شرکتها از هر دو منبع مذکور استفاده میشود و از طرفی واکنش بازار سهام نسبت به درج هر نوع اطلاعات اساسی در نماد تغییرات قیمت و بازده متجلی میشود، لذا منابعی که شرکتها برای تامین سرمایه استفاده میکنند، بسیار حائز اهمیت است.
عوامل متعددی بر تامین مالی شرکتها تاثیر میگذارد، لذا با توجه منابع تامین مالی، شرکتها دارای بازده و ریسک متفاوتی در عرصه بازارهای تامین سرمایه هستند. بنابراین تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه نقش موثری در کارایی و اعتبار شرکتها نزد موسسات تامین سرمایه خواهد داشت.
تامین مالی در شرکتها به دو صورت انجام می شود:
- تامین مالی از طریق بدهی
- تامین مالی از طریق سهام
تامين مالي از طریق بدهي
بدهی پولی است که معمولا در مقابل یک وثیقه به مالک کسب و کار داده میشود؛ مشروط بر این که اصل بدهی به همراه بهرهای ثابت یا متغیر در زمانی خاص بازپرداخت شود.
نقاط قوت روش تامین مالی از طریق بدهی:
- مالک کسب و کار مالکیت کامل خود را حفظ میکند.
- هزینه بدهی پایین است.
- پرداختهای وام قابل پیشبینی است.
- دوره 1 تا 7 ساله برای بازپرداخت آن وجود دارد.
- بدهی میتواند شامل ارزش افزوده وامدهندگان باشد.
- بدهی یک سری مزایای مالیاتی ایجاد میکند.
نقاط ضعف روش تامین مالی از طریق بدهی:
- ضمانت شخصی مورد نیاز است.
- وامدهنده میتواند باعث ورشکستگی کسب و کار شود.
- مقدار وام ممکن است محدود به میزان دارایی شرکت شود.
- پرداختها بدون توجه به سود شرکت انجام میپذیرد.
تامين مالي از طریق سهام
سرمایه سهام پولی است که از طریق انتقال مالکیت شرکت تهیه میشود. سرمایهگذار سهام، درصدی از مالکیت شرکت را به دست میآورد که به طور ایدهآل متناسب با رشد شرکت، قیمتگذاری میشود. همچنین سرمایهگذار ممکن است بخشی از سود سالانه شرکت را دریافت نماید که سود تقسیمی نام دارد که بر مبنای درصد مالکیت تعیین میگردد.
نقاط قوت تامين مالي از طریق سهام:
- هیچ ضمانت شخصی مورد نیاز نیست.
- هیچ وثیقهای مورد نیاز نیست.
- پرداختهای وجه نقد منظم مورد نیاز نیست.
- چنین سرمایهگذارانی ممکن است سرمایهگذاران با ارزش افزودهای باشند.
- سرمایهگذاران سهام نمیتوانند شرکت را به ورشکستگی مجبور کنند.
- به طور میانگین شرکتهایی که از طریق سهام سرمایهگذارای میکنند، رشد سریعتری دارند.
نقاط ضعف تامين مالي از طریق سهام:
- سودهای تقسیمی قابل کاهش نیست.
- مالک شریک جدیدی پیدا میکند.
- این روش خیلی گران است.
- کارآفرین ممکن است قدرت خود را از دست بدهد.
عوامل موثر بر ارزیابي روشهاي تامين مالي
چارچوب متداول برای تحلیل روشهای مختلف تامین مالی معمولا بر قابلیت انعطاف، مخاطره، سود، زمانبندی و سایر عوامل مشتمل بر ارزشهای وثیقه، هزینه انتشار اوراق بهادار، سرعت و پیآمدهای آتی مبتنی است.
عامل قابلیت انعطاف، به تاثیر تصمیمات جاری تامین مالی بر روشهای مختلف تامین مالی در دسترس، در دورههای آتی اشاره دارد. استفاده از یک روش تامین مالی مشخص در زمان حاضر ممکن است روشهای تامین مالی قابل استفاده در زمانهای آینده را محدود کند. به عنوان مثال استفاده از یک فقره تسهیلات مالی در حال حاضر میتواند محدودیتهایی را از لحاظ استقراض مجدد در سال آینده بر واحد انتفاعی تحمیل و آن را ناگزیر کند تا به منظور تامین وجوه موردنیاز روش انتشار سهام را مورد استفاده قرار دهد.
مخاطره و سود با یکدیگر ارتباط نزدیک داشته و از اهمیت بالایی برخوردار هستند. کنترل واحد انتفاعی نیز مورد علاقه و توجه سهامداران است. چنانچه اکثریت سهام یک واحد انتفاعی در حال حاضر در تملک تعداد کمی از سهامداران باشد که واحد مزبور را کنترل میکند، حفظ این کنترل، در تصمیمگیریهای مرتبط با انتخاب بین روشهای مختلف تامین مالی و تاثیر هر یک از این روشها بر آن مورد توجه خاص قرار خواهد گرفت. اما در شرکتهای بزرگی که سهامداران متعدد دارند، معمولا عامل کنترل، تاثیر چندانی بر تصمیمات تامین مالی نخواهد داشت.
زمانبندی نیز یکی از عوامل بسیار بااهمیت در تحلیل روشهای تامین مالی محسوب میشود. اهمیت عامل مزبور به نوسانات بازار سهام و اوراق قرضه بستگی دارد و هر چه این نوسانات شدیدتر باشد اهمیت عامل زمانبندی نیز بیشتر خواهد بود.
رابطه تامين مالي و سودآوري شرکت
یکی از مسائلی که معمولا هر شرکتی با آن مواجه است، چگونگی تامین مالی جهت تهیه امکانات و عملیات خود میباشد. تئوریهای بسیاری از جنبههای متفاوتی در رابطه با فرآیند بودجهبندی سرمایهای نوشته شده است. بسیاری از این تئوریها استفاده از تنزیل گردش وجوه را برای تعیین یک ساختار سرمایه مطلوب و ایدهآل پیشنهاد کردهاند. شرکتها با چنین اطلاعاتی سعی میکنند استراتژی تامین مالی خود را مطابق با اهدافی که مد نظرشان است طرحریزی کنند.
با توجه به مقدمه بیان شده، میتوان گفت که شرکتها معمولا نیاز به سرمایهی در گردش دارند. با توجه به اینکه شرایط فروش، به صورت نسیه بوده و نقدی نیست، پس در تله نقدینگی گیر میکنند. شرکتها باید برای جذب سرمایه و تامین مالی، از روشهای مختلفی استفاده کنند که در اصطلاح به آن مهندسی مالی میگوییم، در واقع بهترین و سریعترین روش با کمترین هزینه؛ یعنی نرخ سود کمتری داشته باشد. تامین مالی شبیه یک اهرم است و میتواند به رشد مجموعهها و شرکتها کمک کند. ما در این مجموعه، با بررسی و تحلیل وضعیت شرکتها و وضعیت مالی افراد، بهترین و کارآمدترین روش تامین مالی را پیشنهاد میدهیم.